Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-29@09:06:28 GMT

رازهایی از عالم ملکوت

تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۳۴۷۷۵

معمولا فیلم و سریال‌هایی که به این موضوعات می‌پرداخته‌اند جزو آثار پربیننده محسوب می‌شوند. رسانه‌ملی هم در دورانی به مناسبت ماه مبارک رمضان به تولید و پخش این‌گونه مجموعه‌ها می‌پرداخت که با استقبال فراوانی همراه می‌شدند. مجموعه‌هایی چون کمکم کن، او یک فرشته بود، اغما و ملکوت که این روزها از شبکه آی‌فیلم در حال بازپخش است؛ سریالی که به کارگردانی محمدرضا آهنج اولین بار در سال ۱۳۸۹ از شبکه دوی سیما پخش شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این سریال با ترسیم فضایی که عالم برزخ را یادآوری می‌کند به مسأله مرگ و حق‌الناس، می‌پردازد. «ملکوت» هرچند که در بعضی از قسمت‌ها ازجمله نمایش برزخ و عالم ماوراء و استفاده از جلوه‌های‌ویژه ضعف دارد اما در توجه به اصل داستان و به نوعی صحت این موضوع و نحوه نمایش آن از جنبه مذهبی تا حد قابل‌قبولی موفق است، چراکه در داستان سعی شده تا حد ممکن براساس منابع دینی عمل شود که این موضوع هم اعتبار سریال را تضمین کرده و هم آن را برای مخاطب باورپذیر می‌کند. اغراق در آن دیده نمی‌شد و بحث هادی و تجسم اعمال در قالب یک فرشته را به‌خوبی نشان می‌دهد. موضوعی که در ذهن مخاطبان با باورهای دینی همراه می‌شود. همچنین علاوه بر این مسأله صحنه‌های راز و نیاز روح حاج‌فتاح و لحظه‌های وداع او با خانواده بسیار تاثیرگذار ساخته شده است، طوری که در بعضی از صحنه‌ها تلنگری به بیننده می‌زند و به نوعی در ماه رمضان به فراخور شرایط زمانی بعضی از مسائل فراموش‌شده را یادآوری می‌کند. از سوی دیگر این سریال سعی کرد تا به نوعی بیننده را با فضای مه‌آلودی که درباره مرگ و حیات روح پس از آن مطرح است آشنا کند و در این موضوع هم به دلیل این‌که در آن تحریفی ایجاد نکرده بود نمره رضایت‌بخشی کسب کرد. یکی از تهدیدات کارهای ماورایی تحریف مذهبی است. موضوعی که در بعضی از سریال‌های ماورایی رخ داد اما خوشبختانه در ملکوت این مسأله دیده نشد. زیرا داستان اصلی یعنی مرگ حاج‌فتاح و روح و فرشته همراهش، بحث ملاقات وی با سامان و صادق در کما را در واقعیت هم نمی‌توان رد کرد، چراکه تمام این مسائل در مباحث دینی کاملا تایید شده است. از سوی دیگر تکیه بر مسأله حق‌الناس به‌عنوان محور اصلی سریال یکی از رمزهای موفقیت‌آمیزی بود که توانست ملکوت را به‌خوبی با نیازهای اخلاقی جامعه پیوند دهد و در این قسمت تأثیرگذار عمل کرد. به گونه‌ای که در این مسأله می‌توان آن را با نمونه‌های خارجی مانند «استخوان‌های‌دلپذیر» یا «کنستانتین» مقایسه کرد که در هیچ‌کدام از آنها به بحث رعایت حقوق اجتماعی دیگران و عواقب رعایت‌نکردن آن بدین‌صورت پرداخته نشده بود. (تکیه سریال بر این‌که بخشش شریفه باعث سعادت اخروی فتاح می‌شود بسیار تأثیرگذار است.)
در این میان، ملکوت یک مطلب مهم هم برای دیگر فیلمسازان و کارگردانان درپی داشت؛ این‌که مهم نیست سوژه مورد پرداخت تکراری باشد، بلکه مهم نحوه پرداختن و زاویه دید فیلمسازان به آن است که بعضی از سوژه‌ها به‌دلیل نیازهای ذهن مخاطب قابلیت پرداختن چندین‌باره دارند که نمونه آن را می‌توان در سریال «کمکم کن» و شباهت سوژه آن با «ملکوت» دید. به‌عنوان‌مثال همین ژانر ماورا که در سینما و رسانه‌ملی بسیار هم جای کار دارد. کافی است که این فیلم‌ها در کنار ساخت تکنیکی و سطح فیلمسازی از نظرات کارشناسان خبره مذهبی بهره بیشتری ببرند.

 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: عالم ملکوت فیلم و سریال سوژه های ماورایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۳۴۷۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دانشمندان درباره «جهان‌های موازی» چه می‌گویند؟

نظریه جهان‌های فراوان که برخی از آن به جهان‌های موازی، بس‌گیتی یا چندجهانی یاد می‌کنند، شاید همه ویژگی‌های یک نظریه علمی معتبر را نداشته باشد، اما ویژگی‌ها و پیامدهای آن حتی توجه مردم عادی را جلب می‌کند. فیزیک‌دانان در تازه‌ترین پژوهش‌ها گفته‌اند که ابعاد جهان‌های موازی بی‌نهایت نیست، بی‌اندازه بی‌نهایت است!

به گزارش خبرآنلاین، «آلبرت اینشتین» با تمام نبوغ و دانش خود، تفسیر آماری مکانیک کوانتومی را قبول نداشت و این مفهوم را در جمله معروف «خدا تاس نمی‌اندازد» عنوان کرد. «نیلز بوهر» هم که از پایه‌گذاران مکانیک کوانتومی بود، در پاسخ اینشتین گفت: «به خدا نگو چه‌کار کند!».

تحقیقات فیزیک‌دانان طی نیمه دوم قرن بیستم نشان داد که نه‌تنها تعبیر اینشتین در تاس‌بازی اشتباه بود که کازینوی عظیم فیزیک کوانتومی به‌احتمال زیاد دارای اتاق‌هایی بسیار بیشتر از هر آن چیزی است که تاکنون تصور می‌کردیم. حال «ارسلان عادل» و همکارانش در دانشگاه کالیفرنیا در دیویس (UCD)، آزمایشگاه ملی لس‌آلاموس در ایالات متحده و انستیتو فدرال فناوری سوئیس در لوزان می‌گویند که به نظر می‌رسد تعداد این اتاق‌های اضافی، نهایتی ندارد!

این پژوهشگران در مقاله‌ای در آرکایو، نقشه واقعیت بنیادین را دوباره ترسیم کرده‌اند تا نشان دهند که نحوه ارتباط ما با اشیاء در فیزیک، ممکن است مانع از مشاهده چشم‌انداز عظیم عالم شود.

تفسیر آماری عالم

نزدیک به یک قرن است که درک ما از واقعیت، تحت تأثیر نظریه‌ها و مشاهداتی که زیر پرچم مکانیک کوانتومی مطرح شده‌اند، پیچیده شده است. روزگاری که می‌شد اندازه‌گیری‌های دقیقی از اجسام انجام داد و سرنوشت محتوم آن‌ها را با معادلات مکانیک، ترمودینامیک، الکترومغناطیس و نسبیت تعیین کرد، گذشته است.

برای درک تاروپود بنیادینی که عالم را تشکیل داده است، به ریاضیاتی نیاز داریم که بازی احتمالات را به اندازه‌گیری‌های حدودی و غیرقطعی مرتبط کند؛ و این، به دور از دیدگاه شهودی عالم است.

بر اساس تعبیر کپنهاگی مکانیک کوانتومی، به نظر می‌رسد که امواج هر احتمالی همیشه وجود دارند، تا زمانی که آن اتفاق قطعی می‌شود و دیگر احتمالات به ناگاه ناپدید می‌شوند. حتی در حال حاضر هم کاملاً مشخص نیست که درنهایت، چه چیزی سرنوشت گربه شرودینگر را تعیین می‌کند.

نظریه جهان‌های موازی

اما این‌همه ابهام، مانع از آن نشده است که دانشمندان از دیدگاه‌ها و ایده‌های مختلف دست بکشند. «هیو اِوِرِت» (Hugh Everett)، فیزیک‌دان آمریکایی در دهه 1950 (۱۳۳۰) نظریه جهان‌های موازی را پیشنهاد کرد که بر اساس آن، همه اندازه‌گیری‌های محتمل، واقعیت خود را پایه‌گذاری می‌کنند. به بیان ساده‌تر می‌توان این نظریه را چنین توضیح داد که انبوهی از جهان‌های موازی داریم که هر اتفاق امکان‌پذیری در یکی از آن‌ها به شکل تصادفی رخ می‌دهد. آنچه جهان ما را در مقایسه با دیگر جهان‌ها پراهمیت می‌کند، صرفاً آن است که ما در حال مشاهده آن پدیده هستیم.

مدل «جهان‌های متعدد» اِوِرِت را از نظر علمی نمی‌توان «نظریه» دانست (مانند نسبیت یا مکانیک کوانتومی) و نمی‌توان آن را با مکانیک کوانتومی مقایسه کرد که شگفتی‌های مطلق را در پدیده‌ای محسوس به نمایش می‌گذارد؛ بااین‌حال محاسبات فیزیک‌دانان نظریه ریسمان، تعداد حدود ۱۰ به توان ۱۰۰ جهان موازی را محتمل می‌داند؛ یعنی چند ده میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد عالم!

در مدل چندجهانی (برخی آن را «بس‌گیتی» ترجمه کرده‌اند)، با برداشتی از بی‌نهایت عالم از احتمال‌ها شروع می‌کنیم که به زبان فیزیک‌دانان، همان مجموع همه انرژی‌ها و موقعیت‌های شناخته‌شده تحت عنوان «هملیتونین سراسری» است و سپس، روی هر چیزی که توجه‌مان را جلب کند، تمرکز می‌کنیم. بدین ترتیب احتمال‌های نامتناهی را درون زیرسیستم‌های همیلتونی مشخص‌تر و به‌مراتب مدیریت‌پذیرتر، محدود می‌کنیم.

ذره‌بین فریبنده

حال این سؤال مطرح می‌شود که این تمرکز یا بزرگ‌نمایی، درعین‌حالی که می‌تواند ادراکی از نامتناهی در اختیارمان قرار دهد، آیا می‌تواند مانع مشاهده چشم‌انداز کلی شود؟ آیا این کار، رویکرد کوته‌فکرانه‌ای نیست که از آشنایی ما با برخی از اشیاء ریزمقیاس (میکروسکوپی) برآمده باشد؟

به‌بیان‌دیگر، می‌توان این‌طور توضیح داد که در آزمایش گربه شرودینگر، ما به‌راحتی می‌پرسیم که آیا گربه در داخل جعبه، زنده است یا مرده؛ اما هرگز در نظر نمی‌گیریم که آیا بوی نامطبوعی از جعبه منتشر می‌شود یا اینکه میز زیر جعبه، گرم است یا سرد.

پژوهشگران در تلاش برای تعیین اینکه آیا تمایل ما به حفظ تمرکز بر آنچه در داخل جعبه است، اهمیتی دارد یا نه؛ الگوریتمی را توسعه دادند تا بررسی کنند که آیا ممکن است برخی از احتمالات کوانتومی موسوم به «حالت‌های اشاره‌گر»، کمی سرسختانه‌تر از دیگر احتمال‌ها تنظیم شوند و درنتیجه سبب شوند که برخی از ویژگی‌های حیاتی با احتمال پایین‌تری درهم تنیده شوند.

اگر چنین باشد، جعبه توصیف‌کننده گربه شرودینگر تا حدی ناقص است مگر آنکه ما فهرست طولانی عواملی را در نظر بگیریم که بالقوه در سراسر کیهان پراکنده‌اند.

ارسلان عادل، فیزیکدان UCD در توضیح این ایده می‌گوید: «برای مثال شما می‌توانید بخشی از زمین و کهکشان آندرومدا را در یک زیرسیستم داشته باشید و این زیرسیستم، کاملاً درست است». در تئوری، هیچ محدودیتی برای تعریف زیرسیستم‌ها وجود ندارد و فهرست طولانی از حالت‌های دور و نزدیک را می‌توان در نظر گرفت که هرکدام، واقعیت را با اندکی تغییر پدید می‌آورند.

پژوهشگران با اتخاذ رویکرد جدید در نظریه چندجهانی (جهان‌های متعدد) اِوِرِت، به پاسخی رسیده‌اند که آن را تفسیر «جهان‌های بسیار فراوان‌تر» نامیده‌اند. تفسیر جدید، مجموعه‌ای بی‌شمار از احتمال‌ها را در نظر می‌گیرد و آن را در بازه بی‌نهایتی از واقعیت‌ها ضرب می‌کند که در شرایط معمولی آن‌ها را در نظر نمی‌گیریم.

روش نوین هم با شباهت زیادی به تفسیر اصلی، بیش از آن‌که درباره رفتار عالم توضیحی ارائه دهد، به تلاش ما برای مطالعه گام‌به‌گام آن در هر لحظه اشاره دارد.

پژوهشگران امیدوارند که این الگوریتم بتواند در توسعه راه‌های بهتر برای کاوش سیستم‌های کوانتومی مانند الگوریتم‌های داخل کامپیوتر، کاربرد داشته باشد.

دیگر خبرها

  • معلمی سنگین‌ترین مسئولیت عالم است
  • شایعه عجیب درباره «شهریار»؛ با عالم غیب در ارتباط است!
  • اژه‌ای:‌ حجاب مسأله مهم کشور است
  • دانشمندان درباره «جهان‌های موازی» چه می‌گویند؟
  • پرمخاطب مثل «گیل‌دخت»
  • حجاب مسأله مهم کشور است/ باید برخورد بازدارنده‌ای در قبال متعرضان به جان و مال مردم داشت
  • رئیس قوه قضاییه:‌ حجاب مسأله مهم کشور است
  • اژه‌ای:‌حجاب مسأله مهم کشور است
  • حمایت الجزایر از طرح عضویت دائم فلسطین در سازمان ملل
  • تأثیرگذاری رسانه‌ها در عصر کنونی بیش از ابزارهای جنگی است